

تصاعد
قسمت اول

تصاعد
قسمت دوم

تصاعد
قسمت سوم

تصاعد
قسمت چهارم
«آقای هدایتی» مدیرعامل یک شرکت ساختمانی، در حال ساخت تعدادی آپارتمان است و از مشتریان زیادی -که برخی از آنها افراد فامیل هستند- پولهایی دریافت کرده است و چون از موعد تحویل واحدها گذشته، خریداران از او شکایت کردهاند.
آقای هدایتی با شکایت مشتریانش به زندان افتاده است. دادگاه به او مهلت می دهد که مشتریان را راضی کند تا از شکایت دست بردارند. همسرش، مشاور و منشی شرکت تلاش شبانهروزی میکنند تا او را آزاد کنند. آنها با مشتریان تماس میگیرند، اما اتفاق عجیبی میافتد.