





«تصویر تلخ یک نقاش» در مورد کشف جنایتی است که شانزده سال از وقوع آن میگذرد. قتل به وسیله زهر انجام گرفته است مقتول یکی از نقاشان برجسته و توانا بود که بهوسیله این حربه مهلک و بیصدا در جریان یک رقابت عشقی از پای درآمده بود.
«آمیاس کریل» قربانی این ماجرا است. همسر آمیاس به نام «کارولین» متهم به قتل معرفی میشود. بعد از گذشت شانزده سال از وقوع قتل، دختر کارولین هنگام ازدواج در سن بیستویک سالگی نامهای از مادرش دریافت میدارد، طبق وصیت خانم کارولین نامه باید درست در آستانه بیستویک سالگی به دست او برسد. نامه را کارولین زمانی نوشته بود که در زندان به سر میبرد و حاکی از بیگناهی او بود. کارولین میخواست بوسیله این نامه به دخترش بگوید که بیگناه محکوم شده است.
«تصویر تلخ نقاش» داستانی است که به شیوه غیر معمول ولی بسیار جالب به پیش میرود و مخاطب را جذب خود میکند. پوارو نخست به دیدن پنج نفری میرود که روز حادثه در صحنه حضور داشتهاند. او از هر یک از آنها جداگانه با روش خود حرف بیرون میکشد و سعی میکند داستان را از زبان خودشان بشنود، تا بلکه به جریان قتل آمیاس پی ببرد. پوآرو نام این پنج نفر را پنج خوک کوچک میگذارد، که هر یک سمبل یکی از شاهدان حاضر در قضایا هستند…
این یکی از داستانهای معروف خانم کریستی است که پوآرو نقش اصلی داشته و اسم اصلی داستان نیز پنج خوک کوچک است