تقدیر

نویسنده: لئو تولستوی
زمان: 01:04:21
به اشتراک گذاری:
4.7
اپیزودهای این قصه
تقدیر
خلاصه:

دیمیتری اسکینوف تاجر جوان در رویای ثروت زیاد است. با وجود ممانعت همسرش که خواب بدی دیده است، راهی سفر تجاری می­‌شود. همسرش خواب دیده بود که او پیر و فرسوده از سفر برگشته است. بنابراین مانع سفرش می­‌شود، اما اسکینوف قبول نمی­‌کند و به راه خود ادامه می‌­دهد.
در مسافرخانه به یکی از آشنایان قدیمی تاجرش برخورد می­‌کند و شب را در همانجا با هم سر می‌­کنند.
آن دو آشنای قدیمی از سفر، تجارت و ثروت صحبت می­‌کنند. اسکینوف هم اتاقی­‌اش، «ایوان»، را متهم می­‌کند که از راه­‌های نادرست ثروت کسب کرده و همه بر این امر آگاهند، اما ایوان به او پند می‌­دهد که در راه کسب مال باید درستکار باشد. گفت‌وگوی این دو هم اتاقی کمی اوج می‌­گیرد…
صبح زود اسکینوف بیدار می‌شود و راه سفر را در پیش می‌­گیرد. هنوز دور نشده بود که پلیس او را به اتهام قتل ایوان، همان پیرمرد تاجر متوقف و دستگیر می­‌کند.

1 ستاره2 ستاره3 ستاره4 ستاره5 ستاره (149 votes, average: 4,70 out of 5)
Loading... چقدر این کتاب رو دوست داشتید؟

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *