«توپاز» هرچند که یک رمان است، اما حوادث آن از منابعی واقعی و مستند الهام گرفته شده است. منابع «لئون اوریس» در این کتاب اعضای سازمان‌های گوناگونِ سیاسی و جاسوسی و روسای ممالکِ بزرگ دنیا هستند که افشای هویت آن‌ها با مهارت انجام شده است. توپاز شبکه‌ای از سازمان‌های جاسوسی بزرگ و مجهزی است که عاملین آن در بیشتر کشورها هر یک مصدر شغلی مهم و خطیرند…
در دوران اشغال فرانسه چه حوادثی به وقوع پیوست؟
عاملین و مسببین حادثه‌ی کانال سوئز چه کسانی بودند؟
حادثه‌ی خلیج خوک‌ها و بحران موشکی کوبا چگونه به‌قوع پیوست؟
این‌ها گوشه‌ای از ده‌ها مساله‌ای است که در این کتاب مطرح شده‌اند و به وضوح پاسخی قاطع یافته‌اند.
اتومبیل بیوک مارشال «مک کیتریک» از مدخل ساختمان دولتی خارج از «لانگلی» گذشت. او سرعت اتومبیل را سر پیچ کم کرد، بعد در حالی که از عصبانیت می‌لرزید و از آینه اتومبیل مواظب بود دستش را روی کیف دستی‌اش گذاشت و به سرعت به طرف واشنگتن راند.
دو اتومبیل پر از افراد مسلح او را از نزدیک تعقیب و محافظت می‌کردند. «ساندرسن هوپر» کنار او نشسته و «مایکل نوردستروم» در صندلی عقب لمیده بود و حرفی نمی‌زد. مارشال مک کیتریک از اینکه می‌رفت تا آنچه را گفته بود به اثبات برساند، احساس پیروزی می‌کرد. او که در مقابل رئیس جمهوری مسئول مستقیم امور جاسوسی و ضد جاسوسی بود، از زمان حادثه وحشتناک خلیج خوک‌ها متوجه و مراقب فعالیت کمونیست‌ها در کوبا بود.
نخست وزیر روسیه در سال ۱۹۶۲ با اعمال زیرکانه و تهدیدآمیز خود، صلح را به خطر انداخته بود. ساندرسن هوپر که یکی از کارکشته ترین مامورین ضدجاسوسی بود، میل نداشت که تنها کار کند ولی محتویات کیف دستی‌اش برای او از هر همراهی بهتر بود.