





«جان گابریل بورکمان» نمایشنامهای تأثیرگذار به قلم «هنریک ایبسن» است که در آن سرگذشت پسر معدن کاری را به تصویر میکشد که به دلیل نقشههای بلندپروازانهی خود از همسرش جدا میشود و روزهای سختی را تجربه میکند.
بورکمان پسر معدن کاری است که رویاهای بزرگی در سر دارد. او بعد از مدتها مدیریت بانک را به عهده میگیرد. جان گابریل بورکمان، برای رسیدن به قدرت زن مورد علاقهاش را از خود میراند. او بعد از هشت سال ورشکست میشود و به زندان میرود.
بورکمان بعد از آزادی از زندان به همراه همسرش که خواهر دوقلوی نخستین عشق است به خانه میرود؛ خانهای که در گوشه به گوشه آن با «الا» خاطره دارد. بورکمان در طبقه بالا و همسر دومش در طبقه پایین، جدا از هم زندگی میکنند. او از صبح تا شب تنهایی در اتاقش قدم میزند. جان بورکمان یک دوست قدیمی به نام «فولدال» دارد که گاهگاهی به او سر میزند و اغلب اوقات دخترش را به همراه خویش میآورد تا برای جان پیانو بنوازد.
«ارهات» پسر بورکمان، اینک دانشجوست و با زنی بزرگتر از خود و بدنام ارتباط دارد. الا به شدت بیمار شده و در آستانه مرگ به سر میبرد. در همین روزهای پایانی خود از خانواده بورکمان طلب میکند تا ارهات نام خانوادگیاش را بپذیرد و بدین وسیله پس از مرگش، یاد و خاطرهاش زنده نگه داشته شود. این نمایشنامه یک تراژدی ناب است که قطعا از شنیدن آن لذت خواهید برد.