جشن خرگوش‌ها

نویسنده: محمد میرکیانی
زمان: 02:55:05
به اشتراک گذاری:
3
اپیزودهای این قصه
جشن خرگوش‌ها قسمت اول
جشن خرگوش‌ها قسمت دوم
جشن خرگوش‌ها قسمت سوم
جشن خرگوش‌ها قسمت چهارم
جشن خرگوش‌ها قسمت پنجم
جشن خرگوش‌ها قسمت ششم
خلاصه:

در محله‌ ﺧﺮﮔوش‌ھﺎ، رﻗص و ﭘﺎیﮐوﺑﯽ ﺑﺮﭘﺎ ﺷده ﺑود. اﯾن ﮔوﺷﻪ و آن ﮔوﺷﻪ، ﺧﺮﮔوش‌ھﺎ ﮔوش ﺗﮐﺎن ﻣﯽدادﻧد و ﭘﺎیﮐوﺑﯽ ﻣﯽﮐﺮدﻧد.
خرگوش‌ها روی ﭘﺎی ﺧودشان ﺑﻧد ﻧﺑودند. ﻣﺛل آن ﺑود ﮐﻪ از ﺧودبی‌ﺧود ﺷده ﺑودﻧد؛ ﭼون از ﺳﺮوﮐول هم ﺑﺎﻻ ﻣﯽرﻓﺗﻧد و اﯾن طﺮف و آن طﺮف ﻣﯽﭘﺮﯾدﻧد و ﮔﺎھﯽ ﺑﺎ ﮔﺎزﮔﺮﻓﺗن ﮔوش ﺧﺮﮔوﺷﯽ، ﺻدای ﺟﯾﻐﯽ ﺑﻠﻧد ﻣﯽﺷد.
از ﺻدای ﺟﯾﻎ، ﺧﺮﮔوش‌‌های ﺷﺎدﻣﺎن ﻣﯽﺧﻧدﯾدﻧد و ﺑﻪدﻧﺑﺎل ﺗﮐﻪ هویج‌هایی ﻣﯽدوﯾدﻧد ﮐﻪ ﮔﺎهی از ﮔوﺷﻪای ﻣﯾﺎن آنها ﻣﯽاﻓﺗﺎد.
مامان ﺧﺮﮔوش‌‌ها در اﯾن هیاهو ﺑﭼﻪﺧﺮﮔوش‌‌ها را ﮐﻧﺎر ﻣﯽﮐﺷﯾدﻧد ﮐﻪ زﯾﺮ دﺳت‌وﭘﺎی ﺑﺰرگﺗﺮها ﻧﻣﺎﻧﻧد؛ وﻟﯽ ﺧودﺷﺎن ﺧﻧده از ﺻورت‌های¬شان دور ﻧﻣﯽﺷد. از ﺑﺎﻻ و ﭘﺎﯾﯾن ﭘﺮﯾدن ﺧﺮﮔوش‌‌ها، ﮔﺎهی ﭘﺮﺗوی ﻧوری ﮐﻪ از ﺑﯾﺮون و از ﺳوراخ ﻻﻧﻪ ﮐم ‌و زﯾﺎد ﯾﺎ ﮐم‌رﻧگ و ﭘﺮرﻧگ ﻣﯽﺷد، ﻓﺿﺎﯾﯽ ﻋﺟﯾب و ﻏﺮﯾب در ﻣﺣﻠه‌ ﺧﺮﮔوش‌ها آﻓﺮﯾده ﺑود.
در اﯾن هیاهو ﻧﺎگهان ﻣﺎﻣﺎنﺧﺮﮔوﺷﯽ ﺟﯾﻎ ﮐﺷﯾد: «ﭘﺳﺮم ﻧﯾﺳت.»….

1 ستاره2 ستاره3 ستاره4 ستاره5 ستاره (1 votes, average: 3,00 out of 5)
Loading... چقدر این کتاب رو دوست داشتید؟

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *