جلوه‌های ایران / جلد هشت / استان فارس

نویسنده: زهره سطوت
زمان: 00:54:05
به اشتراک گذاری:
اپیزودهای این قصه
جلوه‌های ایران / جلد هشت / استان فارس قسمت اول
جلوه‌های ایران / جلد هشت / استان فارس قسمت دوم
جلوه‌های ایران / جلد هشت / استان فارس قسمت سوم
جلوه‌های ایران / جلد هشت / استان فارس قسمت چهارم
خلاصه:

سرزمین خیال و شعر، سرزمین نیاز و ناز، سرزمین عشق و شیدایی از روزگاران دور تا امروز.
یادت است وقتی برای نخستین بار، نیاکانم به این خطه رسیدند، چه نسیمی می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌وزید و چه بادی می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌آمد که آنان را بر این داشت این سرزمین را مأوا و مسکن خویش سازند؟
از آسمانش به جای باران، چه فرومی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ریخت که هرکس در این خطه از خاک سکنی گزید، عاشق شد و شاعر!
فارس بزرگ، نام تو در کدام عرصه تاریخ است که ندرخشیده باشد و مردمان این سرزمین کجا از خود چه در فضل و ادب، چه در شکوه معماری، چه در اندیشه و فلسفه، یادگاری به جا نگذاشته‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌اند.
هرجا، از هر افتخاری، سخن به میان آمده، نام تو هم در میان بوده و این قصه تا به امروز، همچنان ادامه دارد. نام تاریخ سرزمین من با نام تو گره خورده است. پارس همان است که امروز در هر کجای جهان، کسی آن را بشنود، مرا به خاطر خواهد آورد؛ حال و گذشته‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ای که هر لحظه و هر بخشی از آن سراسر غرور است و چشم روشنی بزرگ به این جهان.
مردمانی که در این خطه از گذشته دور می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌زیستند، مردمانی بودند فاضل، با هوش و گرم و مهربان و بی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌آن‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌که خود بدانند، یکی از مهم‌ترین تمدن‌های بشری را پی افکنده‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌اند؛ تمدنی که هرچند از گزند روزگار زخم‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ها بر پیکر دارد، اما هنوز که هنوز است، اندک جایی در دنیا که به گرد پایش می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌رسد.
این مردمان، بی‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌شک، درپی جاودانگی، به آن سبک و سیاقی که ما امروز تعریف می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کنیم، نبودند؛ تنها نور وجود خداوند را در خود داشتند و هرآنچه آفریده‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌اند، ذره‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌ای است از این نور الهی؛ همین که این نور را دیده‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌اند و به آن دل سپرده‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌اند، ارزش آن را دوصد چندان می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کند؛ ارزش این خاک را و این سرزمین را.
این بار به شناسایی این استان باشکوه می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌رویم؛ درباره مردمانش سخن می‌گوییم؛ درباره آنچه در دل خاک می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌پرورند و از آب و هوا نیز سخن به میان می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌آوریم؛ از تحفه‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌هایی، با دل‌گرمیِ این که در هیج جای دیگر نظیرش را نخواهید یافت، با خود از این دیار سو غات می‌برید…

1 ستاره2 ستاره3 ستاره4 ستاره5 ستاره (No Ratings Yet)
Loading... چقدر این کتاب رو دوست داشتید؟

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *