خوشحالی

نویسنده: آنتون چخوف
زمان: 00:05:50
به اشتراک گذاری:
3.42
اپیزودهای این قصه
خوشحالی
خلاصه:

حدود نیمه‌های شب بود. دمیتری کولدارف ، هیجان زده و آشفته مو ، دیوانه وار به آپارتمان پدر و مادرش دوید و تمام اتاقها را با عجله زیر پا گذاشت. در این ساعت ، والدین او قصد داشتند بخوابند. خواهرش در رختخواب خود دراز کشیده و گرم خواندن آخرین صفحه‌‌ی یک رمان بود.

1 ستاره2 ستاره3 ستاره4 ستاره5 ستاره (72 votes, average: 3,42 out of 5)
Loading... چقدر این کتاب رو دوست داشتید؟

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *