

خیاط
قسمت اول

خیاط
قسمت دوم

خیاط
قسمت سوم

خیاط
قسمت چهارم

خیاط
قسمت پنجم
«مجید» نوجوانی کرمانی است که بعد از فوت پدر و مادر به همراه مادربزرگش «بی بی» زندگی میکند. مجید به شعر و شاعری علاقمند است و از هر فرصتی برای شعر گفتن استفاده میکند. داستان «خیاط» یکی از داستانهای «قصههای مجید» است. این محموعه داستان، روایتگر چندین داستان جذاب از زندگی مجید و بی بی است.
نزدیک عید است و مجید به رسم هر سال، منتظر دایی جان است که بیاید و برای او رخت و لباس نو بخرد؛ اما زمان میگذرد و خبری از دایی نیست. بی بی و مجید به فکر چاره میافتند و از شوهر خواهر مجید کمک میخواهند، اما او که خود نیز تنگدست است، شرمنده میشود و پیشنهاد میکند که کت دامادی خود را به مجید بدهد تا خیاطی ماهر، آن را برای او اندازه کند؛ اما دم عید است و طبق معمول خیاطها سرشان خیلی شلوع است.