داستان‌های کوتاه از صالح علاء

زمان: 01:57:23
به اشتراک گذاری:
اپیزودهای این قصه
داستان‌های کوتاه از صالح علاء قسمت اول
داستان‌های کوتاه از صالح علاء قسمت دوم
داستان‌های کوتاه از صالح علاء قسمت سوم
داستان‌های کوتاه از صالح علاء قسمت چهارم
داستان‌های کوتاه از صالح علاء قسمت پنجم
داستان‌های کوتاه از صالح علاء قسمت ششم
داستان‌های کوتاه از صالح علاء قسمت هفتم
خلاصه:

مجموعه داستان­های به هم پیوسته از محمد صالح علاء، از دو کتاب او به نام­های «کاپوچینو کیک پنیر» و «اجازه می فرمایید گاهی خواب شما را ببینم» بازخوانی شده است که با لحنی شیرین و خودمانی نوشته شده است.

باران مثل سیل می بارد. من خیس و ترید خودم را به پاتوق رساندم. دیدم هیچ یک از دوستانم نیامده­اند. فقط آقایی که پشت میز رو به رویم نشسته، مشغول جدول حل کردن است و همین که چشم­مان به هم افتاد، هر دو تبسم کردیم. من کج نشستم و مشغول شمردن قطره­های باران روی پنجره شدم تا شنیدم آن آقا از من      می­پرسد: شما می دانید چوب دستی قانون چیست؟ پنج حرف است. خندیدم و گفتم: شما جدول حل می­کنید؟

گفت: بله.

گفتم: شاید باتوم.

دیدم با خوشحالی مشغول پر کردن جدول شد. مدتی در سکوت گذشت. باز گفت: اثری از اسکار وایلد. دوازده حرف است.

گفتم: بادبزن خانم ویندر.

گفت: نه. چون باید حرف سومش «ب» باشد تا با باتوم قانون درست دربیاد.

گفتم: پس گربه سفید.

با صدای بلند گفت: گ ر ب ه س ف ی د. نه نمی شود. هشت حرف است.

گفتم: پس باید اسم کار دیگری از او باشد. چون او هم نمایش نامه­نویس بوده، هم شاعر.
نگاه عمیقی به من انداخت و گفت: «اسکار فینگل افلاهرتی ویلز وایلد». اسم پدرش هم «کنستانس للوید» بوده. ایرلندی است.

گفتم: ببخشید فضولی می کنم، شما خودتان نویسنده هستید؟

1 ستاره2 ستاره3 ستاره4 ستاره5 ستاره (No Ratings Yet)
Loading... چقدر این کتاب رو دوست داشتید؟

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *