

داستان این چند نفر
قسمت اول

داستان این چند نفر
قسمت دوم

داستان این چند نفر
قسمت سوم

داستان این چند نفر
قسمت چهارم

داستان این چند نفر
قسمت پنجم
«مهیندخت حالت»، بعد از فوت همسرش، یک تالار پذیرایی به نام همسر مرحومش «کاووس» تأسیس کرده است، اما بعد از گذشت یک ماه، هنوز خبری از مشتری نیست؛ بنابراین خانم حالت تصمیم میگیرد برای جذب مشتری، تابلوی گرانقیمتی را که در خانه دارد، به تالار بیاورد.
بنابه پیشنهاد مدیر روابط عمومی تالار که خود به تازگی استخدام شده است، جوانی به نام «آزاد» را برای نوازندگی استخدام میکنند. آزاد بعد از یک درگیری لفظی با یکی از کارکنان، آنجا را ترک میکند.
صبح روز بعد از رفتن آزاد، خانم حالت متوجه میشود که تابلوی گرانقیمتش روی دیوار نیست. با سرقت تابلو، پای «کارآگاه حشمت» و دستیارش به ماجرا باز میشود.
همه بدگمانیها متوجه «آزاد»، نوازنده جوان تالار، است؛ اما دزد فرد دیگری است.