

در کشوری دیگر
آن سوی بیمارستان قدیمی،ساختمانهای آجری جدید قرار داشتند،و ما هر روز بعد از ظهر در آنجا همدیگر را میدیدیم،و همگی بسیار مبادی آداب بودیم و به موضوع مورد بحث علاقهمند، و در دستگاههایی مینشستیم که قرار بود تغییرات زیادی را موجب شوند دکتر به سمت دستگاهی که من در آن نشسته بودم آمد