

دزد سایهها
داستان پسری با یک موهبت خدادادی است. او می تواند با سایه ها حرف بزند و حتی آن ها را بدزدد. سایه ها رازها را با او در میان می گذارند و از او کمک می گیرند. وقتی پسر بزرگ می شود، با انتخاب شغل پزشکی تلاش می کند از این موهبت برای درمان بیماران استفاده کند؛ اما خودش را نمی تواند معالجه کند، چون روح او سال ها پیش در جست وجوی عشق گم شده است.
گفتم نیم ساعت قصه گوش کنمکه خوابم ببره ولی داستان آنقدر زیبا و احساسی بود تا آخر گوش کردم صدای زیبای راوی بی تاثیر نبود.
ممنون از شما
بی نظیر بود واقعا بی نظیر بود
تویه داستانهای تخیلی هیچ کدوم سه گانه سه پایهها نمیشه.ولی در کل خوب بود