
دفترچه یادداشت قرمز





«دفترچه یادداشت قرمز» داستان مرد کتابفروشیست که با پیدا کردن یک کیفدستی زنانه سرنوشتش بهکلی تغییر میکند. او بعد از باز کردن این کیف با دنیای زنی اسرارآمیز روبهرو میشود و پیدا کردن صاحب کیف به دغدغه مهم زندگی او بدل میگردد.
«دفترچه یادداشت قرمز» یک عاشقانه متفاوت با اندکی چاشنی طنز است که ماجرای کشف معمای دفترچهای زنانه را به دست یک مرد روایت میکند. شخصیت اصلی این داستان، «لورن»، که اتفاقاً همنام با نویسنده کتاب است، مرد کتابفروشیست که صبح یک روز برای خوردن قهوه به کافهای محلی میرود و ناگهان کیف دستی زنانهای را پیدا میکند. لورن تصمیم میگیرد به عنوان یک انسان وظیفهشناس کیف را به ایستگاه پلیس تحویل بدهد. اما ماموران پلیس انقدر سرشان شلوغ است که مجبور میشود کیف را به خانهاش ببرد و برای پیدا کردن صاحب آن چارهای بیندیشد.
لورن کیف را باز میکند و جهانی پر از عطر و رنگ زنانه پیش روی او قرار میگیرد. حالا او که تابهحال هرگز یک کیف زنانه را وارسی نکرده، در دنیای تازهای غرق میشود. داخل کیف دفترچه یادداشتی قرار دارد که زن در آن احساسات و اندیشههای خود را نوشته و لورن با خواندن سطرهای آن انگیزهای دوچندان برای پیدا کردن صاحب کیف پیدا میکند.
لورن میخواهد هرطور شده با این زن ملاقات کند و برای تحقق آرزویش وسایل کیف و یادداشتهای دفترچهی قرمز را کنار هم قرار میدهد تا شاید موفق به کشف معمای هویت این زن شود. اما پیدا کردن این زن، در شهری با هزاران نفر جمعیت کار دشوار و تقریباً محالیست. باید دید او عاقبت موفق به کشف هویت زن خواهد شد یا به تصورات خود از او قناعت خواهد کرد.
سلام عزیزان،بسیار کتاب جالب و سرگرم کننده ای بود، این روزها دوست دارم فقط همه از محبت و عشق و آرامش بنویسند و آرامش را هدیه بدهند، از جنگ و انتقام خسته شدیم، به امید روزهای روشن


