

دوچرخهی مش عزیز
ماجرا از زبان عباس بیان می شود:
«تو اون سالها دوچرخه خیلی کم بود و داشتنش برای خیلیها آرزو بود. بیشتر بچهها دوچرخه کرایه می کردن و باید سر ساعت اونو به صاحب مغازه برمیگردوندن…».
بسیار زیبا بود و گوینده معروف اون جان بیشتری به داستان میبخشید. تشکّر

