دو داستان کوتاه از آلبرتو موراویا

زمان: 00:38:01
به اشتراک گذاری:
اپیزودهای این قصه
دو داستان کوتاه از آلبرتو موراویا قسمت اول
دو داستان کوتاه از آلبرتو موراویا قسمت دوم
خلاصه:

در این مجموعه دو داستان به نام­های «من که حرفی ندارم» و «پیک نیک» را می­شنوید.

– من که حرفی ندارم

«چینو» و «آدله» با هم ازدواج می­کنند، اما اختلافات آن­ها از همان شب اول عروسی آغاز می­شود. در حالی که چینو تعداد مهمان ها را سیزده نفر می‌دانست، آدله با اصرار فراوان می خواست به او ثابت کند که تعداد مهمان­ها دوازده نفر بوده است. مشاجره آن­ها ادامه پیدا می‌کند و به روزهای بعد می­کشد. کم‌کم مشخص می­شود که این دو نمی­توانند با هم زندگی کنند.

– پیک­نیک

نزدیک سال نو و مهمانی­ها و جشن های دوستانه، جمعی از مغازه­داران یک خیابان تصمیم می­گیرند تا پیک­نیک راه بیندازند و هرکس سهمی در این جشن داشته باشد و خوردنی برای این مراسم به همراه بیاورد. مرد فروشنده‌ نوشت افزار ملزم می­شود تا کیک بزرگی بخرد و به همراه همسرش در این مراسم شرکت کند. او با خود فکر می­کند با خرید کیک حتماً متضرر خواهد شد.

به هر حال شب مهمانی فرا می‌رسد و همه در مراسم حاضر می­شوند. دیگر مغازه‌داران که اتفاقا فروشنده  مواد غذایی‌اند، هر کدام جنسی از مغازه­شان را به مهمانی آورده‌اند. بعد از خوردن پیش غذا و شام، نوبت به خوردن کیک می­رسد، اما وقتی مرد در جعبه کیک را باز می­کند همه متعجب می‌شوند.

1 ستاره2 ستاره3 ستاره4 ستاره5 ستاره (No Ratings Yet)
Loading... چقدر این کتاب رو دوست داشتید؟

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *