دو داستان کوتاه از آلبر گی دو مو پاسان

زمان: 00:44:31
به اشتراک گذاری:
اپیزودهای این قصه
دو داستان کوتاه از آلبر گی دو مو پاسان قسمت اول
دو داستان کوتاه از آلبر گی دو مو پاسان قسمت دوم
خلاصه:

گودال:
«مت رونار» فرش فروش در دادگاه جنایی در گوشه‌­ای ایستاده است. حکم او را در حضور همه خوانده می­شود و قرار است تا برای ارایه توضیحات، به جایگاه بیاید. او با ضربه‌های پیاپی آقای «فلامِس» را از پای درآورده است.

شنا و ماهیگیری از کارهای مورد علاقه مت روناز است. به همین دلیل او مکان مشخصی را برای انجام این کار در نظر دارد و همیشه برای شنا و ماهیگیری به آن محل می­رود و به مرور زمان گویا خود را صاحب آن­جا می­داند. روناز معتقد است خودش آن­جا کشف کرده است.

در یکی از روزها که مت روناز برای ماهیگیری به گودال خود رفته است و آقای فلامس را می­بیند که در آن­جا مشغول ماهیگیری است. همسر روناز با دیدن این صحنه به او سرکوفت می­زند و او را وادار می­کند تا گودال را از فلامس پس بگیرد…

گردن‌بند:

«ماتیلد» و همسرش وضع مالی خوبی ندارند، اما او همیشه آرزو دارد در یک خانه بزرگ با چند خدمتکار زندگی کند. ماتیلد دوستی دارد که بسیار ثروتمند است. به همین دلیل سعی می­کند کمتر به او سر بزند؛ چرا که دیدن او خاطرش را آزرده می‌کند. شبی همسر ماتیلد دعوت نامه‌ای به خانه می­آورد و به او می­گوید که از سوی وزارتخانه به یک جشن بزرگ دعوت شده­اند.

ماتیلد که لباس مناسبی ندارد، می­گوید به جشن نخواهد رفت. همسرش قبول می­کند برای او لباس ماسب تهیه کند. اما ماتیلد حالا نیاز به جواهر و گردن‌بندی دارد که شایسته آن جشن باشد. بنابراین به سراغ دوست قدیمی‌اش می­رود و از او می­خواهد تا گردن‌بند جواهرش را برای یک شب به او قرض بدهد. دوستش با کمال میل خواسته او را می­پذیرد و ماتیلد گردن‌بند الماسی را به امانت می­گیرد…

1 ستاره2 ستاره3 ستاره4 ستاره5 ستاره (No Ratings Yet)
Loading... چقدر این کتاب رو دوست داشتید؟

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *