دو داستان کوتاه از هکتور هیو مونرو

زمان: 0:40:19
به اشتراک گذاری:
اپیزودهای این قصه
دو داستان کوتاه از هکتور هیو مونرو قسمت اول
دو داستان کوتاه از هکتور هیو مونرو قسمت دوم
خلاصه:

در این مجموعه دو داستان به نام­های «پنجره ی باز» و «مزاحم» را خواهید شنید.

– پنجره باز:

دیوید که تازه از مطب روان‌پزشک به خانه آمده است، به حرف‌های او فکر می­کند. خواهرش به دیدار او می­اید و از حال او پرسید. دیوید می­گوید بنا ب۹ توصیه روان­پزشک قرار است به دهکده «سَن ژِرمَن» برود و دو هفته­ را در آنجا استراحت کند. اما ماریا معتقد است که اهالی آن دهکده خلق و خوی خاصی دارند و در آنجا به دیوید خوش نمی­گذرد. اما دیوید تصمیم خود را گرفته است…

 

– مزاحم:

در یک شب پاییزی، «اورلیک» در جنگل در انتظار دشمنش، «جُرج زینِن»، است. ایندو نفر به دلیل تکه‌ای زمین اختلافاتی با هم دارند ومی­توان گفت تقریبا به خون هم تشنه هستند. جرج از راه می­رسد و بحث بین این دو نفر بالا می­گیرد. آن­ها به روی هم اسلحه می­کشند و در همین لحظه درخت بزرگی می­شکند و روی هر دوی آن­ها می­افتد…

1 ستاره2 ستاره3 ستاره4 ستاره5 ستاره (No Ratings Yet)
Loading... چقدر این کتاب رو دوست داشتید؟

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *