

راز کفشهای زرد
قسمت اول

راز کفشهای زرد
قسمت دوم

راز کفشهای زرد
قسمت سوم

راز کفشهای زرد
قسمت چهارم

راز کفشهای زرد
قسمت پنجم

راز کفشهای زرد
قسمت ششم

راز کفشهای زرد
قسمت هفتم
«موسیو لوئی توره» را چه کسی کشته است؟ آخر چرا باید این شوهر مطیع، این پدر مهربان و این مرد نجیب کشته میشد؟ و چرا وقتی جنازهاش را کشف کردند کراوات جلف قرمزرنگی به گردن و یک جفت کفش زرد به پا داشت!؟
در پی قتل موسیو لوئی توره، «کمیسر مِگره» درمییابد که موسیو توره هرچند که مدتهاست بیکار شده، اما درآمد خوبی داشته و حتی توانسته به دور از چشم همسرش، خانهای در شهر اجاره کند. صاحبخانه که زنی است با سوابق کیفری، زیرنظر قرار میگیرد. از طرف دیگر «مونیک»، دختر مقتول، اعتراف میکند که به کمک دوستش «آلبر ژوریس» از پدرش اخاذی میکرد.
در ادامه همکاران مگره موفق میشوند مردی به نام «فِرِدی» ملقب به «دلقک» را دستگیر کنند. او اعتراف میکند که به کمک موسیو توره از فروشگاه سرقت میکرد، اما هیچ نقشی در قتل او ندارد.