«راه ازادی» که با نام «آزادی سیاه پوستان» نیز شناخته می­شود به دوران آزادی بردگان می­پردازد و ماجرای مردی به نام «گیدئون» را بیان می کند که برای پیشرفت سیاه­پوستان تصمیم‌های بزرگی می­گیرد. او موفق می­شود تا به مجلس مؤسسان راه یابد.

چند سالی از آزادی بردگان سیاه پوست می­گذرد و برده­های مِلک «کاروِل» بعد از تشکیل مجلس مؤسسان، «گیدئون جکسون» را به مجلس می­فرستند.

او بعد از تصویب قانون اساسی، نزد مردم خود برمی­گردد و خبر می­آورد که دولت، ملک کارول را به حراج خواهد گذاشت و ما باید قطعاتی از این زمین را بخریم وگرنه جایی برای زندگی نخواهیم داشت.

گیدئون پسرش «جِف» را برای تحصیل به «وِرسِستِر» واقع در «ماساچوست» می­فرستد و خود همراه با  مردان سیاه­پوست مشغول کار می­شود، تا به اینوسیله بتوانند هزار دلار به دست بیاورند.

گیدئون باری دریافت وام نزد یکی از نمایندگان «چارلستون» به نام «کاردوزا» می­رود. او گیدئون را همراه نامه­ای نزد بانکداری به نام «ماری وِنت» می­فرستد. گیدئون در دیدار با ماری ونت درباره مجلس مؤسسان صحبت می­کند، تا آن­که نوبت به گفت­و­گو درباره خرید زمین و وام بانکی می­رسد…