رسم راسویی

زمان: 0:10:47
به اشتراک گذاری:
اپیزودهای این قصه
رسم راسویی
خلاصه:

اقتباسی از کلیله و دمنه

زاغی در جنگلی زندگی می­‌کرد و از باقی مانده شکار حیوانات دیگر تغذیه می­‌کرد. روزی راسویی وارد جنگل شد و از بوی استخوان­‌ها به سمت درختی رفت و همان نزدیکی‌­ها اتراق کرد. راسوها دشمن زاغ هستند، بنابراین زاغ فکر کرد بهتر است با فریب راسو طرح دوستی با او بریزد، تا راسو از خوردن و کشتن زاغ منصرف شود.

زاغ به راسو گفت این دشت و درخت و صحرا را من کاشته‌­ام و با خودش فکر کرد که راسو حرف­‌های او را باور کرده است. زاغ ساده لوح پایین آمد و کنار راسو نشست و گفت این استخوان‌­ها هم حیواناتی هستند که من شکار کرده‌­ام…

1 ستاره2 ستاره3 ستاره4 ستاره5 ستاره (No Ratings Yet)
Loading... چقدر این کتاب رو دوست داشتید؟

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *