روح یک پروانه

نویسنده: هانا علی
زمان: 01:26:58
به اشتراک گذاری:
اپیزودهای این قصه
روح یک پروانه قسمت اول
روح یک پروانه قسمت دوم
روح یک پروانه قسمت سوم
خلاصه:

وقتی نام «محمد علی کلی» را می‌شنویم، قهرمان بوکسی به ذهن‌‌‌‌مان می‌آید که مردم برای تماشای مبارزاتش لحظه‌شماری می‌کردند. مردی قدرتمند که همه‌ حریفانش را شکست می‌داد و تا سال‌ها با پنجاه و شش برد و پنج شکست، قهرمان بلامنازع بوکس سنگین‌وزن بود. زندگی محمد علی در فیلم، عکس و کتاب‌های زیادی ثبت شده است. در هر جا که جست‌وجو کنید، ردی از او پیدا می‌کنید. «روح یک پروانه» بیشتر از این‌‌‌‌که مجموعه‌ای از خاطرات محمد علی باشد، راهنمای معنوی او پس از سال‌ها زندگی است. روایت‌های شخصی، داستان‌های عرفانی، نامه‌ها، شعرها و سخنان زیادی در این کتاب گرد هم آمده‌اند تا تصویری کامل‌تر از قهرمان بوکس جهان به شما نشان دهند. قهرمانی که به پارکینسون مبتلا شده، خیلی زیاد به مرگ می‌اندیشد و زندگی خود را از ابتدا مرور می‌کند.
هانا یاسمین علی و محمد علی، کتاب روح یک پروانه را در سال ۲۲۰۴ نوشتند. محمد علی کلی در آن زمان شصت و دو سال داشت و با بیماری پارکیسنون مبارزه می‌کرد. او خود عقیده دارد که زندگی‌اش سراسر مبارزه و آزمایش بوده و در هر قدم، موانع زیادی سر راهش قرار گرفته؛ اما با سخت تلاش کردن و ایمان به خدا، همه‌ دشواری‌ها را پشت سر گذاشته است. نام کتاب روح یک پروانه به یکی از جملات معروف محمد علی اشاره دارد: «مثل یک پروانه برقص و مثل یک زنبور نیش بزن؛ به همین دلیل به من می‌گویند محمد علی.»
او در کتاب روح یک پروانه از سال‌های اول زندگی‌اش در «لوئی‌ویل کنتاکی» می‌گوید. زمانی که سؤالات زیادی ذهن محمد علی کوچک را به خود مشغول کرده بود: چرا سفیدپوستان بهترین امکانات را دارند و سیاه‌پوستان، از خیلی جاها رانده می‌شوند؟ چرا عیسی مسیح، قدیسین و فرشتگان در همه جا سفیدپوست توصیف شده‌اند و سیاه‌پوست نیستند؟ چرا سیاه‌پوستان چنین جایگاهی در دنیا دارند؟ محمد علی از همان بچگی، سعی داشت در مقابل بی‌عدالتی‌ها بایستد و راجع‌به دنیای اطرافش چیزهای بیشتری یاد بگیرد. خاطره‌ای جالب از دوران قهرمانی او نشان می‌دهد که او سال‌ها با مفهوم نژادپرستی درگیر بوده است: «بعد از کسب مدال طلای المپیک همه‌جا، حتی در خواب هم مدالم را به همراه داشتم. روزی با دوستم به رستورانی رفتم، مدال را نشان دادم و خواستم که از ما پذیرایی کنند. اما مسئولان رستوران از ما خواستند که بیرون برویم؛ زیرا سیاه بودیم. آن‌جا بود که فهمیدم مدال هیچ ارزشی ندارد و آن را در رودخانه‌ی اوهایو انداختم.»
«کاسیون مارسلوس کلی»، یک مسیحی به دنیا آمد؛ اما بعد از آشنایی با «الیجا محمد»، به دین اسلام گرایید و نام خودش را به محمد علی تغییر داد. او با «مالکوم ایکس» نیز دوست شد؛ اما وقتی مجبور بود بین او و الیجا محمد یکی را انتخاب کند، دومی را انتخاب کرد. او در کتاب روح یک پروانه از این تصمیم سخت زندگی‌اش می‌گوید و از مالکوم ایکس عذرخواهی می‌کند. نگاه محمد علی به دین اسلام و مذهب صوفیان، یکی دیگر از موضوعاتی است که هانا یاسمین علی در کتاب از آن سخن می‌گوید.
یکی از لحظات سرنوشت‌ساز زندگی محمد علی، امتناع او از شرکت در جنگ ویتنام است. او از پیوستن به ارتش و رفتن به جنگ سر باز زد، تمام عنوان‌های قهرمانی خود را از دست داد، به زندان افتاد و سه سال از بهترین سال‌های بوکسوری خود را از دست داد. محمد علی فراموش نکرده بود که قهرمان مردم است و دل میلیون‌ها نفر همراه اوست؛ پس تصمیم خودش را گرفت و با دست کشیدن از همه‌ چیزهایی که داشت، محبوبیتی کسب کرد که او را برای همیشه ماندگار کرد.

1 ستاره2 ستاره3 ستاره4 ستاره5 ستاره (No Ratings Yet)
Loading... چقدر این کتاب رو دوست داشتید؟

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *