











«رودین» نخستین رمان نویسنده شهیر روسی «ایوان تورگنیف»، داستانی معروف درباره شخصیتی به ظاهر معمولی است که علیرغم تحصیلات عالیه، مهارتش در سخنوری و شور و شوقاش برای زندگی، انگیزهای برای عمل ندارد و از یک سرخوردگی نامشخص رنج میبرد. به راستی چرا باید ایدهآلها، چنین فردی را عذاب بدهند؟
ماجرای این رمان در ظهری از روزهای تابستان در یکی از روستاهای کشور روسیه، خاستگاه نویسنده شروع میشود. رسم است که در این روستا به میزبانی یکی از زنان جوان یا میانسال مجلسی برگزار شود. مهمانان این مجلس اغلب اشراف زادگان، افراد تحصیل کرده و کسانیاند که از مقام و منزلت بالایی برخوردارند و درباره مسائل سیاسی، اجتماعی، فرهنگی و… به بحث مینشینند.
رودین شخصیت اصلی این کتاب جوانی است تحصیل کرده، خوش سیما، با استعداد و ماهر در فنون سخنوری و دقیقا همین ویژگیها باعث میشود پایش به یکی از محافل اشراف زادگان گشوده شود، با آنها به گفت و گو بنشیند و در تمام بحثها پیروز شود. این اتفاق سبب میشود بیوه زنی اشرافی با سه فرزند، رودین را در خانهاش بپذیرد و او را سکنی دهد.
اما رودین حین مدت زمانی که درخانه این زن است درگیر ماجرایی عاشقانه میشود که جنبههایی دیگر از شخصیت او را که کاملا برخلاف آن چه که تا پیش از این از او دیده میشد، به نمایش میگذراد.
رودین شخصیتی است خوش فکر و باهوش که به شدت میتواند بر اطرافیانش تاثیر بگذارد غافل از اینکه آرمانها و ایدهآلهایش هیچ گاه از حد بهخصوصی فراتر نمیرود و او را محدود نگاه میدارد. شاید بتوان او را یک شخصیت بیمصرف در جامعه نامید. شخصیتی که شور و استعداد وافری دارد اما میزان انگیزهاش برای عمل و جامه واقعیت پوشاندن به ایدههایش صفر است. از گرفتن هر تصمیم جدی عاجز میماند و در تقابل با دیگر کارکترهای کتاب بدل به شخصیتی خاکستری در داستان میشود. ارائه تصویری رئال و واقع گرایانه از تفکر حاکم بر جامعه روسی آن زمان و معرفی روشنفکرانی رادیکال و تندرو از مشخصات دیگر رمان رودین است. ترجمه این اثر که به عهده محمدهادی شفیعیها بوده، بسیار روان و ساده است و به گیرایی هرچه بیشتر آن کمک مینماید.