ریگ‌های سرخ

نویسنده: بابک صفی خانی
زمان: 01:41:27
به اشتراک گذاری:
اپیزودهای این قصه
ریگ‌های سرخ قسمت اول
ریگ‌های سرخ قسمت دوم
ریگ‌های سرخ قسمت سوم
ریگ‌های سرخ قسمت چهارم
ریگ‌های سرخ قسمت پنجم
خلاصه:

«عبیدالله بن زیاد»، والی کوفه، در سال شصت و یک هجری «عمر بن سعد» را برانگیخت تا در جنگی نابرابر در مقابل سپاهی اندک (یا بهتر است بگوییم در برابر کاروان کوچک اباعبدالله و یارانش) بایستد و آن فاجعه را بیافریند که در تاریخ بی‌مانند بود. حال با جزئیات، آن حوادث را در این کتاب گویا برای شما بازگو می کنیم.
عبیدالله بن زیاد، والی کوفه و بصره، وقتی که از «حرّ بن یزید ریاحی» ناامید شد، تصمیم گرفت سالاری سپاه کوفه را به شخص دیگری بسپارد که توان راهبری یک لشکر ده‌هزارنفری، یا حتی سی‌هزارنفری را داشته باشد. اما هیچ کدام از اهالی کوفه را لایق این امر خطیر نمی‌دید. تا از این‌‌‌‌‌‌‌‌که از «محمد بن اشعث» شنید که «عمربن سعد» پیش از رفتن به سوی سرزمین ری، مدتی در کوفه اقامت کرده تا به املاک خود رسیدگی کند. درواقع عمربن سعد والی کوفه بود و عبیدالله نمی‌توانست سالاری سپاه کوفه را به او بدهد؛ زیرا از نظر مقام هم‌‌تراز با عمربن سعد بود، ولی تصمیم گرفت با ترفندی او را به این کار مجبور کند.

 

1 ستاره2 ستاره3 ستاره4 ستاره5 ستاره (No Ratings Yet)
Loading... چقدر این کتاب رو دوست داشتید؟

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *