«برایان تریسی» در کتاب «سلطه بر زمان، سلطه بر زندگی است»، مدیریت زمان و رابطه آن با موفقیت در زندگی شخصی و شغلی و همین‌طور نقش مؤثرش در خودسازی انسان را بررسی می‌کند.
کیفیت زندگی افراد تا حد زیادی به چگونگی مدیریت زمان توسط آن‏‌ها بستگی دارد. با این‏ حال باید توجه داشت که مدیریت زمان در واقع یک مدیریت شخصی است که افراد برای زندگی خودشان انجام می‏‌دهند. به‏ عبارت‏ دیگر، مدیریت زمان به معنای مدیریت خودتان است، اگر نمی‏‌توانید خودتان را کنترل کنید، به ‏سختی قادر خواهید بود که این کار را درباره چیزهای دیگر انجام دهید.
بالاترین سرمایه و مهم‏‌ترین مهارت شما در زندگی، توانایی تفکر قبل از انجام و در زمان انجام کارها است. اولویت‏‌بندی امور و مشخص‏ کردن این‌‌که چه چیزی اهمیت بیشتر و یا کمتری دارد به توانایی شما برمی‏‌گردد.
برایان تریسی می‌گوید: این‌‌که شما چطور در مورد زمان می‌اندیشید و یا از نظر شما روش‌های مختلف استفاده از زمان چیست تا حد زیادی مشخص کننده‌ میزان اثرگذاری و کیفیت زندگی‌تان در تمامی مراحل است.
در کتاب «سلطه بر زمان، سلطه بر زندگی است» برخی از بهترین کاربردهای زمان و اصول مدیریت آن را که تاکنون کشف نشده است، می‌آموزید. افراد موفق و شادمان جامعه از همین تکنیک‌ها و استراتژی‌های مدیریت زمان، استفاده کرده‌اند. شما نیز می‌توانید با عمل کردن به این روش‌ها به کنترل زمان و زندگی‌تان بپردازید و طی یکی دو سال، دستاوردهای بیشتری از آنچه افراد دیگر طی چندین سال و یا حتی کل زندگی‌شان به دست آورده‌اند، کسب کنید.
این جملات برگزیده کتاب سلطه بر زمان سلطه بر زندگی است:
– هدف یعنی آگاهی درباره این‌‌که فرد به چه چیزی می‌خواهد دست یابد و برای دست یافتن به آن، چه مشقت‌هایی را باید تحمل کند.
‌‌ـ اگر برای زندگی ارزش قائل هستید، زمان را برای چیزهایی که در ساختن زندگی تأثیری ندارند، از دست ندهید.
‌‌ـ قاعده‌ای مهم برای موفقیت در کار وجود دارد و آن این‌‌که، تمام زمانی را که مشغول کار هستید، کار کنید.
ـ از همین امروز تصمیم بگیرید، تبدیل به فردی شوید که به سخت‌تر از همه کار کردن در سازمان شما، مشهور است. اما، به دیگران چیزی نگویید و این موضوع پیش خودتان بماند.
ـ تفکر، منبع تمامی ثروت‌ها، موفقیت‌ها، دستاوردهای مهم، اختراعات، اکتشافات و پیروزی‌ها است.
ـ یکی از حیاتی‌ترین تعیین کننده‌های موفقیت، توانایی شما برای حل مسئله و تصمیم‌گیری در کار یا زندگی‌تان است.
ـ قاعده کلی جهانی این است که شما همان چیزی می‌شوید که اغلب اوقات به آن فکر می‌کنید.
در بخشی از کتاب سلطه بر زمان سلطه بر زندگی است می‌‌شنویم:
تعداد زیادی از مردم بهانه‌هایی ماهرانه برای توجیه و توضیح این موضوع که چرا تاکنون نتوانسته‌اند به چیزهایی که واقعاً می‌خواهند دست یابند، مطرح می‌کنند. آن‌ها سپس عاشق این بهانه‌های‌‌شان می‌شوند. مهم نیست که آن‌ها چه مشکل یا محذوریتی برای دستیابی به اهداف شخصی یا تجاری‌شان دارند، مهم این است که آنان همواره یک جریان ثابت از بهانه‌ها را برای تبرئه خودشان از انجام اقدامات مؤثر ارائه می‌دهند.
وقتی این سؤال را می‌پرسید که چرا تاکنون به هدفم نرسیده‌ام، بهانه‌های موردعلاقه شما بروز می‌کنند و بلافاصله درباره تمامی دلایلی فکر می‌کنید که باعث شده‌اند به کمتر از آن چیزی که واقعاً می‌خواهید، دست یابید.
چرا درآمدتان هنوز دو برابر نشده است؟ دلیل واقعی، احتمالا این است که توانایی شما برای تولید محصولاتی که مردم برای آن‌ها پول پرداخت می‌کنند، به‌اندازه کافی نیست.
چرا شما هنوز به وزن ایده‌آل‌تان نرسیده‌اید؟ معمولا همیشه دلیلش این است که بیش از حد می‌خورید و خیلی کم ورزش می‌کنید.
هر زمانی که پشت یک بهانه پنهان می‌شوید و از آن در برابر خود و دیگران حمایت می‌کنید، درواقع توانایی حل مسئله خودتان را از بین می‌برید و درگیر «ناتوانی آموخته شده» هستید.