سه داستان کوتاه از برنارد مالامود

نویسنده: برنارد مالامود
زمان: 01:04:10
به اشتراک گذاری:
3
اپیزودهای این قصه
سه داستان کوتاه از برنارد مالامود قسمت اول
سه داستان کوتاه از برنارد مالامود قسمت دوم
سه داستان کوتاه از برنارد مالامود قسمت سوم
خلاصه:

داستان­هایی که در این مجموعه می­شنوید عبارتند از: «دلال ازدواج» «رحم کن» «هفت سال اول».

 

«دلال ازدواج»:

«لِئو» در یک اتاق کوچک دانشجویی زندگی می­کند. دوستی به او پیشنهاد می­کند که زودتر ازدواج کند. پس لئو نزد زوجی می­رود که در این­باره او را راهنمایی کنند. آقا و خانم «سالزمَن» به او پیشنهادهایی   می­دهند، اما او با آن­ها مخالفت می­کند؛ تا این­که یک روز موقع بازگشت از خانه آقای سالزمن با دختری رو به‌ رو می­شود که فکر می­کند گزینه مناسبی برای زندگی با اوست.

 

«رحم کن»:

«داوی دَف»، مأمور سرشماری است که برای چند پرسش نزد پیرمردی به نام «رُزِن» می­رود. رزن افسرده و بی­رمق در مغازه تاریک خود نشسته است. پیرمرد در پاسخ به پرسش‌های دُف، ماجرای زندگی برادرزاده­اش، خانم «ایوا» را بازگو می­کند و درنهایت می­گوید که بعد از مرگ همسر ایوا و ورشکستگی او اموالش را به ایوا بخشیده و حالا ایوا خرج زندگی او را می­دهد.

 

«هفت سال اول»:

«فِلَدِ» کفاش، شاگردی به نام «زابِل» دارد که زیاد مورد توجه او نیست. «مَکس» پسر دانشجویی است که ذهن فلد را به خود مشغول کرده و او قصد دارد تا به مکس پیشنهاد بدهد که با دخترش «مِریام» ازدواج کند. بالأخره فلد به خود جرئت میـدهد و این موضوع را با مکس در میان میـگذارد. مکس و فلد با هم قرار می­گذارند و مکس به ملاقات مریام میـرود. آن دو عقایدی متفاوت دارند و این را خیلی زود متوجه می­شوند. فلد در فکر راه چاره­ای است، غافل از این­که زابل و مریام یک­دیگر را دوست دارند.

1 ستاره2 ستاره3 ستاره4 ستاره5 ستاره (1 votes, average: 3,00 out of 5)
Loading... چقدر این کتاب رو دوست داشتید؟

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

نظرات

وحید ایرانی گفت:

قصه های شنیدنی و زیبا
سپاسگزار از اجرای خوب