

سوءظن
قسمت اول

سوءظن
قسمت دوم

سوءظن
قسمت سوم
قهرمان داستان «سوءظن»، کارآگاه «برلاخ» پیر است که باوجود بیماری، با سماجت یک جنایتکار را تعقیب می کند. سماجت «برلاخ» و گرفتاریاش در چنگ جنایتکار، صحنه های دلهره آوری را به وجود میآورد.
بازرس برلاخ در بیمارستان بستری است و مجلهای را ورق میزند. یک عکس در این مجله توجهش را جلب میکند و سوءظنش را برمیانگیزد. او گمان میکند پزشکی از دارودسته جنایتکارهای نازی اکنون در سوئیس، در مقام پزشکی صاحب نام، به جنایتهایش ادامه می دهد. برلاخ که با مرگ فاصلهای ندارد، باید تکلیف این سوءظن را روشن کند. او فقط یک سال به پایان عمرش وقت دارد…