

سوداگر
«چینایا» نامه بلند بالایی به خواهرش «کاماکشی» نوشت و او و پسرش «ونكاترام» را به آمریکا دعوت کرد. شوخی نمیکرد. حتی برایشان بلیت هم فرستاد. کاماکشی خیلی خوشحال شد. برادر کوچکی که بزرگش کرده بود، نه تنها جوهرهاش را در دنیای اقتصاد ثابت کرده بود، بلکه نشان داده بود که هنوز همان برادر دوست داشتنی قدیمی است.