







«ال ویلیامز» متهم به قتل یکی از پلیسهای شیکاگو است و حکم اعدام او صادر شده است. او فردا صبح، ساعت هفت اعدام میشود و بدون شک همه روزنامهها پر از عکسها و خبرهایی است که این اتفاق را پوشش میدهند.
«والتر کروز»، مدیر روزنامه «تریبون»، از خبرنگار چیره دست خود، «هیلدی جانسون» میخواهد از این اتفاق عکس و گزارش تهیه کند؛ اما او سرپیچی میکند و ناپدید میشود. کروز درنهایت او را مییابد و همه تلاشش را میکند تا او را درباره عکس گرفتن از صحنه اعدام اقناع کند. او میخواهد زودتر از همه روزنامهها، دقیقا یک ساعت بعد از اعدام، بهترین خبرها را همراه با عکس، به آگاهی مردم برساند و حسابی صدا کند. اما جانسون اعلام میکند که میخواهد ازدواج کند و قصد دارد به فیلادلفیا برود. او می خواهد به یک آژانس تبلیغاتی بپیوندد و کار خبرنگاری را ترک کند. والتر کروز از این اتفاق بسیار ناراحت است. ناگهان خبر میرسد که قاتل فرار کرده است….
خیلی جالب بود
بسیار زیبا و خواندنی