شاخه گلی از دور دست

نویسنده: امیرحسین نجفی
زمان: 01:56:39
به اشتراک گذاری:
اپیزودهای این قصه
شاخه گلی از دور دست قسمت اول
شاخه گلی از دور دست قسمت دوم
شاخه گلی از دور دست قسمت سوم
شاخه گلی از دور دست قسمت چهارم
شاخه گلی از دور دست قسمت پنجم
خلاصه:

رشید، راننده تاکسی است و با مادر پیرش زندگی می­‌کند. او علاقه شدیدی به شاهنامه‌خوانی دارد و این را از پدرش، اسکندر که این کار را در قهوه‌­خانه انجام می‌داد، به ارث برده است.

عمو غلام از رشید، راننده تاکسی، می‌خواهد به یاد پدرش که در قهوه‌­خانه شاهنامه­‌خوانی می‌­کرد، باز هم این کار را بکند و در یک مسابقه شرکت کند. رشید قبول می­‌کند و در مسابقه قبول می‌شود. از طرفی رشید به قطعات گوناگونی که از رادیوها پخش می­‌شود، گوش می­‌کند و تنهایی‌اش از این راه پر می‌شود.

روزی رشید از رادیوی اتومبیلش، صدای مردی را می‌شنود که با قدرت ذهن و حس ششمش، رشید را می‌بیند. پیرمرد اعلام می‌کند: «اینجا رادیو تنهایی است!»

رشید ابتدا خیلی می‌ترسد و حتی ارتباط را قطع می‌کند، اما بعد با «تایماز»، یعنی همان پیرمرد، سر صحبت را باز می­‌کند. تایماز آخرین بازمانده از یک شهر دورافتاده و ناشناس، اما بسیار پیشرفته است.

تایماز قدرت عجیبی دارد و مثلاً می‌تواند سرعت ماشین یا حتی رنگش را تغییر دهد که باعث شگفتی رشید می‌شود.
از سویی دیگر، رشید مسافری با نام «فراست» دارد که به رشید پول می‌دهد تا به طلبکارانش برساند و در قبال پول رسید بگیرد، غافل از این­که پول‌ها جعلی است و پلیس هم به این مسئله پی برده است.

«سروان ریحانه مهاجر» این موضوع را پیگیری می‌کند و به عنوان ناشناس به رشید نزدیک می‌شود؛ در این بین، رشید به او علاقه‌مند می‌شود…

1 ستاره2 ستاره3 ستاره4 ستاره5 ستاره (No Ratings Yet)
Loading... چقدر این کتاب رو دوست داشتید؟

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *