شوق و شور

نویسنده: آلیس مونرو
زمان: 01:31:28
به اشتراک گذاری:
اپیزودهای این قصه
شوق و شور قسمت اول
شوق و شور قسمت دوم
شوق و شور قسمت سوم
شوق و شور قسمت چهارم
شوق و شور قسمت پنجم
شوق و شور قسمت ششم
خلاصه:

احتمالا منظورش این بود که «باشد ناراحت نشو. خودم فهمیدم که این شرط‌بندی نیست.» یا شاید هم می‌خواست بگوید «باشد باهات می‌آیم بیرون.» خودش هم مطمئن نبود که منظورش کدام یک از این‌ها است. ولی «موری» حرف او را نشانه‌ موافقت گرفت و بلافاصله با صدایی بلند بدون آن‌که به نگاه‌ کسانی که سر میزهای دیگر بودند توجه کند، قرار گذاشت تا شب بعد، وقتی کارش تمام می‌شد دنبالش بیاید.

«گریس» و موری به سینما رفتند و فیلم «پدر عروس» را دیدند که گریس هیچ از آن خوشش نیامد. از دخترهایی مثل الیزابت تیلور بدش می‌آمد، دخترهای لوس و پرتوقعی که سرکار گذاشتن دیگران براشان سرگرمی‌ بود. موری گفت که آن فیلم کمدی است. ولی به نظر گریس مهم این نبود، هر چند نمی‌توانست دقیقا توضیح دهد که چه چیزی مهم است. لابد همه فکر می‌کردند که او این حرف‌ها را از سر حسادت می‌زند، چون خودش یک پیش‌خدمت ساده است و حتی آن‌قدر پول ندارد که به دانشگاه برود و اگر بخواهد عروسی مجللی بگیرد باید سال‌ها پول‌هاش را جمع کند تا بتواند هزینه‌اش را جور کند. موری هم همین فکر را کرد و دلش برای او سوخت.

1 ستاره2 ستاره3 ستاره4 ستاره5 ستاره (No Ratings Yet)
Loading... چقدر این کتاب رو دوست داشتید؟

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *