

شکارچیان در برف
«توبیاس وولف»، در «شکارچیان در برف» داستان سه دوست را روایت میکند. این سه دوست در یک روز با هم به شکار میروند و داستان از این روز شکار رفتن شروع میشود. شکار آنها شکاری معمولی نیست. آنها شکاری غیرعادی و متفاوت را تجربه میکنند.
در بخشی از کتاب صوتی شکارچیان در برف میشنویم:
کامیونی بوق شیپوری زد و از کنج خیابان پیچید، سر خورد و عقبش به رقص آمد، تاب کنار پیاده رو آمد و دستش را بالا گرفت. کامیون از روی جدول پرید و نیمی روی خیابان و نیمی روی پیاده رو به پیش آمد سرعتش را هیچ کم نمیکرد. تاب لحظهای ایستاد، دستش همچنان بالا بعد به عقب پرید تفنگش از روی شانه سر خورد و…
خیلی قشنگ بود ولی خب اگه بخش دانلود هم داشته باشه عالی میشه
کی به شما اجازه داده سر خود و در بیاحترامی مسلم به شنونده و مخاطب، هر جای داستان رو که دلتون خواست حذف کنید؟ شما کی هستید مگه؟