


«ملکان» که از درباریان است درحال خواب قیلوله است که همسر جاهطلبش، «ماهبانو»، با دادوفریاد وارد میشود و او را مؤاخذه میکند که اوضاع خانه و کاشانه رو به ویرانی نهاده است و آه در بساط ندارند.
ملکان ابتدا با خواستهی همسرش مخالفت میکند، اما با اصرارهای وی راضی میشود تا پیش سلطان برود و ماوقع را بازگو کند، شاید التفاتی بر او شود. اما برای ملاقات سلطان باید از سدّ وزیر دربار بگذرد.
«بهارستان» یکی از چندین نوشته منثور «عبدالرحمن جامی» شاعر، عارف و نویسنده نامور قرن نهم هجری است. این کتاب که به «روضةالاخیار و تحفةالابرار» نیز موسوم است، تألیفی است به نثر و نظم و شامل اندرز، حکایات حکمتآمیز، شرح حال شاعران و مقداری مطایبات و لطایف که جامی آن را در واپسین سالهای عمر خویش به قلم آورد.
او در مقدمه بهارستان گفته است، زمانی که سرگرم خواندن گلستان بر فرزندش «ضیاءالدین یوسف» بود به این فکر افتاد که اثری به پیروی از این شاهکار شیخ سعدی بپردازد. بنابر قطعهای در خاتمه بهارستان، جامی آن را در ۸۹۲ هجری قمری به پایان برد و به حسین بایقرا (حکومت: ۸۷۳-۹۱۱) سلطان شعردوست و هنرپرور تیموری تقدیم کرد.