طعم خوش رهایی

اپیزودهای این قصه
طعم خوش رهایی
خلاصه:

چندروزی می‌شد که نسیم، دختر قصه‌ ما، به قناری‌اش آب نداده بود، چون قناری به حرفش گوش نداده بود!

قناری کوچولو بی‌قرار بود و ناله می‌کرد.

پدر از نسیم پرسید: دخترم به قناری آب و دونه دادی؟

نسیم هم گفت: نه بابا.

پدر خیلی ناراحت و نگران شد، سریع دوید سمت قناری، اما نسیم خواست جلوش رو بگیره…

1 ستاره2 ستاره3 ستاره4 ستاره5 ستاره (No Ratings Yet)
Loading... چقدر این کتاب رو دوست داشتید؟

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *