طوقی

نویسنده: نصرالله منشی
زمان: 00:26:35
به اشتراک گذاری:
اپیزودهای این قصه
طوقی قسمت اول
طوقی قسمت دوم
خلاصه:

طوقی، سردسته کبوتران گرسنه بود. وقتی کبوتران به دام صیاد افتادند، طوقی فکری به نظرش رسید.
مزرعه سبز و زیبایی بود که حیوانات گوناگونی در آنجا زندگی می‌‌‌‌‌‌‌کردند. از آهو و موش و کبوتر گرفته تا لاکپشت و موش.
روزی صیادی با دام و بند و عصا به سوی دشت آمد. صیاد، به سوی درختی رفت که کلاغی روی آن نشسته بود. زاغ با خود گفت که باید مراقب باشم تا به دام صیاد نیافتم. صیاد دام را پهن کرد و در آنجا دانه ریخت.
گروهی از کبوتران که در حال حرکت بودند، با دیدن دانه ها روی زمین نشستند و مشغول دانه خوردن شدند. اما پای‌‌‌‌‌‌‌شان در دام گیر کرد و به دام صیاد افتادند. کبوتران سردسته ای به نام طوقی داشتند. طوقی، بسیار زیرک و باهوش بود .

1 ستاره2 ستاره3 ستاره4 ستاره5 ستاره (No Ratings Yet)
Loading... چقدر این کتاب رو دوست داشتید؟

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *