فواید درک متقابل

نویسنده: عباس شیرمحمدی
زمان: 02:03:59
به اشتراک گذاری:
اپیزودهای این قصه
فواید درک متقابل قسمت اول
فواید درک متقابل قسمت دوم
فواید درک متقابل قسمت سوم
فواید درک متقابل قسمت چهارم
فواید درک متقابل قسمت پنجم
خلاصه:

داستان از اینجا شروع می‌‌‌‌‌‌شود که در یک جواهرفروشی دو دزد به نام‌های «ایرج» و «خسرو» شبانه در حال خالی کردن گاوصندوق‌‌‌‌‌‌اند. در همین حین، وارد خانه‌ یک زن و شوهر به نام‌‌‌‌‌‌های «شیوا» و «رامین» می‌‌‌‌‌‌شویم که مرتبا دعوا و بگومگو دارند و از لابه‌لای حرف‌های آن‌‌‌‌‌‌ها مشخص است که پس از پنج سال زندگی مشترک، به آخر خط رسیده‌اند و قرار است فردا از هم جدا شوند و این شب آخر، از روی اجبار، قرار است در مراسم عروسی یک دوست مشترک شرکت کنند.
از طرفی، در طلا فروشی‌ای که ایرج و خسرو در آن مشغول دزدی هستند، پلیس‌ها خیلی زود منطقه را محاصره می‌کنند و دزدها به دام می‌افتند و مجبور می‌شوند خودشان را در گوشه‌‌‌‌‌‌ای پنهان کنند تا پلیس‌ها بروند و آب‌ از آسیاب بیفتد.
درست وقتی که شیوا و رامین، پس از کلی مشاجره، سوار ماشین شده‌اند تا به مراسم عروسی بروند، متوجه می‌شوند کسی در ماشین آن‌‌‌‌‌‌هاست و با اسلحه تهدیدشان می‌کند که صدای‌‌‌‌‌‌شان درنیاید و به خانه برگردند. این فرد «ایرج»، یکی از دو دزد جواهرفروشی است که از دست پلیس‌ها فرار کرده و در ماشین آن‌‌‌‌‌‌ها مخفی شده است. ایرج مجبور می‌شود این زن و شوهر را به خانه برگرداند و آن‌‌‌‌‌‌ها را گروگان بگیرد تا وقتی آب‌ها از آسیاب افتاد و پلیس‌ها منطقه را ترک کردند، از آنجا برود؛ اما ایرج متوجه می‌شود که این زن و شوهر حتی در این شرایط هم مرتبا در حال مشاجره‌اند. او مجبور می‌شود با دخالت در دعوا، آن‌‌‌‌‌‌ها را کمی نصیحت کند؛ زیرا ایرج وقتی زندانی بود، مسئول نظافت کتابخانه بود و کلی کتاب درباره‌ی روان‌شناسی ازدواج خوانده است و حالا مدعی است که برای خودش مشاور خانواده به حساب می‌آید و توانسته است مشکلات بسیاری از زن و شوهرهای اطرافش را حل کند.

1 ستاره2 ستاره3 ستاره4 ستاره5 ستاره (No Ratings Yet)
Loading... چقدر این کتاب رو دوست داشتید؟

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *