لاکپشتی با یک خال سفید

تنظیم متن: سعید اسلام زاده
زمان: 00:14:14
به اشتراک گذاری:
اپیزودهای این قصه
لاکپشتی با یک خال سفید
خلاصه:

«علی» ماهیگیری بود که در یکی از شهرهای ساحلی زندگی می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌کرد.
علی ماهیگیر فقیری بود. روزی علی لاکپشت بزرگی را شکار کرد که پشتش پنج خال سفید داشت.
لاکپشت آنقدر غمگین بود که علی تصمیم گرفت آن را آزاد کند. لاکپشت راهش را گرفت و رفت.
سال ها بعد علی ماهیگیر داشت از راهی می‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌رفت که به مرد ثروتمندی رسید که با همراهانش در حال حرکت بود.
مرد ثروتمند سر علی فریاد کشید و علی ماهیگیر عصبانی شد و گفت: کاری می کنم که فراموش نکنی. مرد علی را به قصرش دعوت کرد و حسابی از او پذیرایی کرد…

1 ستاره2 ستاره3 ستاره4 ستاره5 ستاره (No Ratings Yet)
Loading... چقدر این کتاب رو دوست داشتید؟

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *