
لیوان عتیقه
زمان:
00:29:37
به اشتراک گذاری:
3.7

لیوان عتیقه
مهدی برخلاف خواسته ی پدر گربه ها را داخل خانه راه میداد و آنها هرجای خانه که میخواستند لم میدادند. یک روز رفتم به خانه ی پدری سری بزنم و تصمیم به شستن ظرفها گرفتم که ناگهان دستم به لیوان عتیقه خورد …