مادربزرگ آن

اقتباس متن: زهرا دلیری
زمان: 01:20:43
به اشتراک گذاری:
3.39
اپیزودهای این قصه
مادربزرگ آن
خلاصه:

«آن هافمن» برای برداشتن پول به بانک مراجعه می‌کند تا برای نوه‌هایش (پیتر و الیزا) هدیه بخرد، اما در همین موقع دو سارق به نام دیوید و جورج به بانک دستبرد می‌ زنند.
خانم «آن»، با وجود اینکه ترسیده، دختری به نام امیلی را که از کارمندان بانک است، از مرگ نجات می‌دهد و به خاطر این مسئله در شهر معروف می‌شود. جورج و دیوید از بانک فرار می‌کنند؛ اما از ترس ا ینکه «آن» آنها را شناسایی کرده و تحویل پلیس بدهد، شبانه به سراغش می‌روند و جورج تصمیم می‌گیرد که به تنهایی و بدون کمک دیوید، آن هافمن پیر را به مرگ برساند…

1 ستاره2 ستاره3 ستاره4 ستاره5 ستاره (286 votes, average: 3,39 out of 5)
Loading... چقدر این کتاب رو دوست داشتید؟

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *