«لیندا ماللی هانت» در «ماهی توی درخت»، خواننده را با الی آشنا می‌کند، دختری که هرگز تمرین‌های خواندن و نوشتن را انجام نمی‌دهد. اما دلیل این رفتار عجیب چیست؟ این موضوع رازی است که هیچ­کس نتوانسته آن را کشف کند، تا زمانی که الی با «آقای دنیلز» معلم جدیدش آشنا می‌شود.

الی نقاشی‌های فوق العاده می‌کشد، ریاضی را به همه درس‌ها ترجیح می‌دهد، خلاق است و با این وجود آنقدر به دفتر مدیر فرستاده شده که حالا می‌تواند این مسیر را چشم بسته برود. معلم‌ها همیشه از او ناراضی‌اند و همکلاسی‌ها او را مسخره می‌کنند چون الی هیچ­وقت هیچ چیز نمی‌نویسد. مهم نیست یک انشا درباره فصل تابستان باشد یا جواب سوال‌های امتحان، الی هربار راهی برای انجام ندادن این تکلیف پیدا می‌کند!

هفت سال از ورود الی به مدرسه گذشته و هنوز هیچ کس نتوانسته او را وادار به نوشتن بکند. شاید فکر کنید او دانش‌آموز تنبلی است، شاید هم لجباز است و از عصبانی کردن معلم‌ها خوشحال می‌شود اما این درست نیست. الی یک راز بزرگ دارد: او نمی‌تواند بخواند یا بنویسد! او هنوز خواندن و نوشتن را یاد نگرفته و این موضوع الی را حسابی خجالت زده می‌کند. به همین دلیل او هیچ­وقت دلیل رفتارهای عجیبش را برای معلم‌ها توضیح نمی‌دهد، تا این­که یک معلم جدید به کلاس آن‌ها وارد می‌شود. «آقای دنیلز» با همه معلم‌ها متفاوت است. او بچه‌های خجالتی را تشویق می‌کند، از دانش آموزها درباره زندگی‌شان می‌پرسد و از همه عجیب‌تر، تصمیم می‌گیرد که برای تمرین نوشتن نمره تعیین نکند. الی از این اتفاق بی‌نهایت خوشحال است اما به انگیزه‌های معلمش مشکوک است و البته حق با اوست، آقای دنیلز متوجه رازی شده که الی تا امروز آن را از همه پنهان کرده.