مرد تنبل و زندان راوی: اردشیر منظم زمان: 00:11:37 به اشتراک گذاری: کپی لینک صفحه با موفقیت کپی شد! 82 پخش توقف اپیزودهای این قصه مرد تنبل و زندان خلاصه: زندانیها از دست مرد تنبل و شکمو در امان نبودند. او هرچه به دستش میرسید، از خام تا پخته، همه را میخورد. زندانیها تصمیم گرفتند تا از دست او به قاضی زندان شکایت کنند. پس یک وکیل انتخاب کردند و حرفشان را به او زدند. وکیل پیش قاضی رفت و شکایت زندانیها را به او رساند. قاضی که مرد خردمندی نبود، تصمیم نادرستی گرفت… متن اقتباسی از مثنوی معنوی مولانا (No Ratings Yet)Loading... چقدر این کتاب رو دوست داشتید؟ لغو پاسخنشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخشهای موردنیاز علامتگذاری شدهاند *نام * ایمیل * وب سایت ذخیره نام و ایمیل من در مرورگر برای زمانی که دوباره دیدگاهی مینویسم.