

مشتی خاک
داستان دربارهی یک زوج ثروتمند انگلیسی است که خانهای قدیمی و موزهگونه دارند. آخر هر هفته خانهشان مورد بازدید عمومی قرار میگیرد. در جریان رفتوآمد مهمانها «برندا»، زن صاحبخانه، به یکی از مهمانان علاقهمند میشود و معاشرتش را با او بیشتر میکند. او کمکم خانواده را ترک میکند و در آپارتمانی کوچک در لندن مستقر میشود.
داستان کمی شبیه کتاب برباد رفته اس