من هنوز آلیس هستم

نویسنده: لیزا جنوا
زمان: 04:05:07
به اشتراک گذاری:
اپیزودهای این قصه
من هنوز آلیس هستم قسمت اول
من هنوز آلیس هستم قسمت دوم
من هنوز آلیس هستم قسمت سوم
من هنوز آلیس هستم قسمت چهارم
من هنوز آلیس هستم قسمت پنجم
من هنوز آلیس هستم قسمت ششم
من هنوز آلیس هستم قسمت هفتم
من هنوز آلیس هستم قسمت هشتم
خلاصه:

اثری تکان‌دهنده درباره‌ رنجِ فراموشی! «من هنوز آلیس هستم» نوشته «لیزا جنوا»، رمانی تأثیرگذار درباره‌ یک زن میان‌سال موفق است که ناگهان متوجه ازدست‌دادن حافظه‌ خود می‌شود. این داستان روایتی اندوهناک از زوال حافظه‌ انسان و فراموش‌کردن نام‌ها، یادها و خاطره‌هاست؛ قصه‌ زنی به نام «آلیس» که بیماری آلزایمر، آینده، حال و گذشته‌ او را محو می‌سازد.

چه می‌شود اگر روزی نام خیابانی را که مسیر هرروزه‌مان بوده فراموش کنیم؟ چگونه تاب خواهیم آورد اگر نام‌ها، رویدادها، یادها و خاطره‌ها، رفته‌رفته رنگ ببازند و به لکه‌ای ناپیدا در ذهن‌مان تبدیل شوند؟ احتمالاً حدس می‌زنید که از آلزایمر حرف می‌زنیم؛ شایع‌ترین اختلال در بیماری زوال عقل که منجر به فراموشی در انسان می‌شود، بیماری هولناکی که هنوز هیچ درمانی برای آن وجود ندارد و اغلب نیز در سن بالا به سراغ زن‌ها و مردها می‌آید.

یکی از رمان‌های کم‌نظیر درباره‌ آلزایمر، رمان من هنوز آلیس هستم است که در سال ۲۰۰۷ به‌عنوان اولین اثر ادبی لیزا جنوا منتشر شد. این داستان بلند که دست‌مایه‌ ساخت فیلمی به همین نام هم شده، روایت استاد دانشگاهی است که در آستانه‌ پنجاه‌سالگی به بیماری آلزایمر مبتلا، و رفته‌رفته زندگی‌اش با رنج‌های متأثر از آن، درگیر سختی‌ها و تلخی‌های بسیاری می‌شود.

نویسنده در این رمان تأثرانگیز ابتدا به زندگی موفق آلیس به‌عنوان یک استاد مطرح دانشگاه اشاره می‌کند؛ زنی که سه فرزند و یک شوهر دانشمند دارد و به فکر آن افتاده که ارتباط بیش‌تری با بچه‌هایش برقرار کند. در همین حال اما رخ‌دادن چند اتفاق، مثل فراموش‌کردن یک واژه در زمان سخنرانی، گم‌کردن راه همیشگی‌اش از دانشگاه به خانه و به‌یادنیاوردن همسر یکی از همکارهایش، او را دچار ترس می‌کند. وقتی آزمایش‌های پزشکی، پرده از علت این فراموشی‌ها برمی‌دارد، او دچار وحشت و غمی بزرگ می‌شود، اما آلیس قصد ندارد فعلاً تسلیم شود؛ از همه مهم‌تر آن­که او شیفته‌ زندگی کردن و عشق‌ورزیدن است. لیزا جنوا در این رمان، از تجربه‌های زیسته‌ خود به‌عنوان یک متخصص عصب‌شناسی بهره می‌گیرد و رنج‌ها و سختی‌ها، تلاش‌ها و تقلاها، و امید و ناامیدی مبتلاها به بیماری آلزایمر را به شکلی عینی و واقعی پیش روی مخاطب قرار می‌دهد. نویسنده با انتخاب زاویه‌ی دید سوم‌شخص و فرم روایی خطی، داستانش را به‌صورت روان و سرراست روایت می‌کند و با تسلطی که بر مرحله‌های رخداد آلزایمر، ضربه‌ی روانی اولیه‌ی واردشده بر بیمار، و تأثیرهای عاطفی آن بر آدم‌های پیرامون او دارد؛ خط روایی رمان را بدون بزرگ‌نمایی یا کوچک‌شمردن پیامدهای جسمی و عاطفی پی می‌گیرد.

1 ستاره2 ستاره3 ستاره4 ستاره5 ستاره (No Ratings Yet)
Loading... چقدر این کتاب رو دوست داشتید؟

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *