
مهران میخندد








«مهران میخندد» زندگینامه و خاطرات شهید مرزبان ستوان یکم «مهدی اقرع» از زبان خانواده، دوستان و همکاران این شهید است.
شهید مهران اقرع متولد ۱۸ خرداد ۱۳۷۱ بود که به همراه هفت تن از اعضا و سربازان وظیفه در تاریخ ۱۷فروردین ۱۳۹۴ در منطقه «نِگور» در سیستان و بلوچستان، به دست تروریستهای جیشالظلم به شهادت رسید.
در بخشی از کتاب، خاطرهای از پدر شهید را، با عنوان «به عشق ولی امر» میشنوید:
درخلال دوره دانشجویی مهران در دانشگاه امین اتفاقی افتاد که پسرم آن را از من پنهان کرد؛ چهبسا اگر این موضوع را از همان موقع با من درمیان میگذاشت و من هم اقدام میکردم، دفتر روزگار جور دیگری ورق میخورد. حدود دو سال و نیم از دوران آموزشش که گذشت، از سپاه نامهای برایش آمد که: «اگر مایل هستید برای گزینش مراجعه کنید.» با بچههای امور مالی دانشگاه صحبت کرده بود و چرتکه انداخته بودند که اگر بخواهی الان خارج شوی، باید چهار یا پنج میلیون تومان غرامت بدهی.
مهران این قصه غرامت را از من پنهان کرد و بعد از آنکه آموزشش تمام شد، این موضوع را به ما گفت. من ناراحت شدم. به او گفتم: «چرا با من در میان نگذاشتی؟ چیز مهمی که نبود.»
خجالتزده گفت: «نه باباجان، من دیدم یک سال بیشتر از آموزشش باقی نمونده، چند میلیون هم باید خسارت بدیم، دنبالش رو نگرفتم.»
گفتم: «اگر ضرورت نداشت و دلت نمیخواست، نمیرفتی دنبال مسئول حسابوکتاب که برای میزان خسارت چرتکه بندازه. اگر میگفتی، من پرداخت میکردم.»
این قضیه گذشت و حتی زمانی که مهران لباس خدمتش را گرفت، من دوباره موضوع را پیش کشیدم که اگر میشود آن دعوت را زنده کرد و میتوانی بروی سپاه، هیچ مشکلی نیست. بالأخره تو میخواهی سی سال خدمت کنی و بین نیروهای مسلح بیشتر مایل هستی که استخدام سپاه بشوی، هر مبلغی که نیرو بخواهد خسارت بگیرد، مشکلی نیست. اما قسمت مهران این بود که لباس پلیس را بپوشد.»