می‌خوام درس بخونم

زمان: 00:25:49
توجه: مخاطب گرامی؛ عذرخواهی رادیوقصه را به دلیل کیفیت نامناسب صدا در قسمت‌هایی از داستان بپذیرید.
به اشتراک گذاری:
اپیزودهای این قصه
می‌خوام درس بخونم قسمت اول
می‌خوام درس بخونم قسمت دوم
خلاصه:

«یاقمیر» به مدرسه رسید. مدرسه تو ده همسایه بود و او هر روز مسیر زیادی رو میومد تا به مدرسه می‌‌‌‌‌‌رسید. از الاغ پیاده شد و به داخل کلاس رفت. همه نگاهش می‌‌‌‌‌‌کردن و انگار در نگاهشون چیزی بود که اونو اذیت می‌‌‌‌‌‌کرد.
آروم روی نیمکت اول نشست و معلم ازش پرسید که چرا کفش نداری و لباسات خاکیه؟
وحشت توی نگاه یاقمیر موج می‌زد و به یاد پدرش افتاد که وقتی فهمیده بود پسرش می‌خواد به مدرسه بره، دنبالش کرده بود. یاقمیر دلش می‌خواست معلم بشه، اما پدرش به‌شدت با درس خوندن او مخالف بود. معلم به یاقمیر گفت که میره و با پدرش صحبت می‌کنه، اما یاقمیر می‌‌‌‌‌‌دونست که «امان قلی» از فکرش کوتاه نمیاد و این کار فایده‌‌‌‌‌‌ای نداره.

1 ستاره2 ستاره3 ستاره4 ستاره5 ستاره (No Ratings Yet)
Loading... چقدر این کتاب رو دوست داشتید؟

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *