نگارنده دفتر باستان

نویسنده: غلامرضا کاووسی
اپیزودهای این قصه
نگارنده دفتر باستان قسمت اول
نگارنده دفتر باستان قسمت دوم
نگارنده دفتر باستان قسمت سوم
نگارنده دفتر باستان قسمت چهارم
خلاصه:

در این داستان گزیده­‌ای از زندگی پر افتخار و در عین حال اندوه بار حکیم ابوالقاسم فردوسی، حماسه سرا و غنابخش زبان و ادب پارسی را می­‌شنویم.

فردوسی به عزم آبادانی طوس ویران شده از بلای تگرگ و سیل و همین طور گسترش اندیشه‌­های جاودانه و بلندش، پس از آراسته شدن شاهنامه به غزنین درآمد. محمود غزنوی که تاب و تحمل پهلوانان و شاهان نیک سیرت نامور نامه او را نداشت و با سعایت و سخن چینی درباریان به خصوص خواجه میمندی، برخوردی شایسته شأن سخن­‌سرای فرزانه طوس از خود نشان نداد و از طرفی فردوسی پاک نهاد با ایمان و توکل به پروردگار و معرفت والای خود محترمانه اما راسخ و استوار از کیان خود دفاع کرد. اما این برخورد طرفداران حکیم را به هراس انداخت تا آنجا که زمزمۀ بازگشت او آغاز شد.

در آخرین شب محمود که سکه‌­های زر نابش به نقره تبدیل شده بود، نزد حکیم آبرو باخته شد. زیرا علوّ طبع این پیر فرزانه موجب شد اهدایی او را به مستمندان بسپارد و در سحرگاهی به اتفاق ماهک خنیاگر که در شرف و وفا از همه اطرافیان محمود پیشی گرفته بود، غزنین را ترک کرد. میمندی قصه بی­‌اعتنایی او را به هدیه سلطان و نیز هجونامه‌­ای را که حکیم به‌­حق درباره محمود سروده بود، به عرض شاه مغرور رساند. سلطان غزنوی که از خشم چون کوره حدّادان مشتعل شده بود، فرمان دستگیری دانای طوس را صادر کرد و سواران خونریز را مأمور یافتن او و ماهک نمود …

1 ستاره2 ستاره3 ستاره4 ستاره5 ستاره (No Ratings Yet)
Loading... چقدر این کتاب رو دوست داشتید؟

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *