نگذار به بادبادک‌ها شلیک کنند

زمان: 02:33:12
به اشتراک گذاری:
اپیزودهای این قصه
نگذار به بادبادک‌ها شلیک کنند قسمت اول
نگذار به بادبادک‌ها شلیک کنند قسمت دوم
نگذار به بادبادک‌ها شلیک کنند قسمت سوم
نگذار به بادبادک‌ها شلیک کنند قسمت چهارم
نگذار به بادبادک‌ها شلیک کنند قسمت پنجم
نگذار به بادبادک‌ها شلیک کنند قسمت ششم
خلاصه:

«نگذار به بادبادک‌ها شلیک کنند!» اولین اثر نویسنده و فعال سیاسی ترک، «فریده چیچک‌اوغلو» است که در قالب نامه‌نگاری نوشته شده است. نامه‌نگاری‌هایی از نوع کودکانه اما پر از مفاهیم ناب انسانی.

چیچک‌اوغلو در این اثر از زبان یک کودک، وضعیت زنان در زندان‌‌های ترکیه را توصیف کرده و امیدها و حسرت‌هایشان را برشمرده است. زبان «باریش»، شخصیت اصلی داستان کودکانه و بی‌آلایش است اما در بخش‌هایی هم کاملا زبان دل نویسنده‌اش می‌شود و نگاه کودکانه را کنار می‌گذارد.

باریش پسر کوچکی است که در زندان زنان برزگ شده چون مادرش زندانی است. او به زندگی در زندان عادت کرده است؛ اما در میان زندانی‌ها به یکی از زنان زندانی سیاسی به اسم «اینجی» بسیار وابسته است. اینجی به‌زودی از زندان آزاد می‌شود و باریش شروع می‌کند به نامه نوشتن برای اینجی. نامه‌هایی که هیچوقت به دست او نمی‌رسند:

«امروز روز ملاقات بود. اما پرنده‌ها هیچ‌چیز برایم نیاوردند. نه بابام را، نه تو را. مگر نمی‌گفتی اگر دلت چیزی را خیلی می‌خواست، به پرنده‌ها بگو، آن‌ها برایت می‌آورند؟

چند روز است دارم به پرنده‌ها التماس می‌کنم. به همه پرنده‌های توی حیاط گفته بودم روز ملاقات از تو و بابام برایم خبر بیاورند. حتی از لای میله‌های زندان داد زدم. اما امروز برای همه نامه آمد جز من. تازه آن‌ها هیچ‌کدامشان به پرنده‌ها چیزی نگفته بودند. شاید هم پرنده‌ها صدای من را نشنیدند. نکند هنوز با من قهر باشند؟ یادت هست که یک بار به یک پرنده سنگ انداختم و تو گفتی: نکن، وگرنه قهر می‌کنند.؟ به نظر تو پرنده‌ها با من قهرند؟»

1 ستاره2 ستاره3 ستاره4 ستاره5 ستاره (No Ratings Yet)
Loading... چقدر این کتاب رو دوست داشتید؟

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

نظرات

فهیم گفت:

خیلی عالی