همسر نامرئی

نویسنده: محمدرضا قربانی
زمان: 02:18:38
به اشتراک گذاری:
اپیزودهای این قصه
همسر نامرئی قسمت اول
همسر نامرئی قسمت دوم
همسر نامرئی قسمت سوم
همسر نامرئی قسمت چهارم
همسر نامرئی قسمت پنجم
خلاصه:

«غفور» مجرد است و به همین خاطر نمی‌تواند خانه اجاره کند. او، بنابه توصیه «ذبیح»، دلال بنگاه املاک، به دروغ می‌گوید که زن دارد و به این ترتیب موفق می‌شود خانه‌ای کلنگی و قدیمی را اجاره کند. اما زنی ناشناس در محله، خود را همسر غفور جامی‌زند.

غفور کم‌کم متوجه می‌شود که در غیاب او زنی ناشناس، که خود را همسر غفور جازده است، از مغازه‌های محل خریدهای نسیه می‌کند. او جریان را به «مش ابراهیم»، صاحب مسافرخانه‌ای که در آن ساکن بوده و همچنین «سودابه»، زن دلخواه خود، می‌گوید.

از طرفی، «باقری»، مالک بنگاه ملکی، متوجه می‌شود که غفور، نوه و تنها وارث پیرمردی میلیاردر است که برای پیدا کردنش یک میلیون تومان مژدگانی گذاشته است.

باقری تصمیم دارد قبل از این­که غفور متوجه شود که کیست و وارث چه ثروتی است، او را راغب کند با دخترش «نازنین» ازدواج کند؛ اما متوجه می‌شود که «ذبیح»، همان دلالی که در بنگاهش کار می‌کند، به او رودست زده و تصمیم دارد با شواهدی که جور کرده است، ثابت کند که خواهرش، زن غفور است. به همین خاطر با ذبیح درگیر شده و از او می‌خواهد خودش را کنار بکشد و بگذارد غفور نصیب او شود و با دخترش ازدواج کند.

او برای پیش‌ بردن کارش، حتی پیشنهاد پول، ویلا، باغ و ماشین هم به ذبیح می‌دهد، اما ذبیح نخاله‌تر از این حرف‌هاست که صدها میلیون تومان ثروت را به یک باغ یا خانه یا ویلا و ماشین بفروشد.

1 ستاره2 ستاره3 ستاره4 ستاره5 ستاره (No Ratings Yet)
Loading... چقدر این کتاب رو دوست داشتید؟

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *