وقتی عشق لبخند می‌زند

نویسنده: سهیلا خدادادی
زمان: 02:31:32
به اشتراک گذاری:
اپیزودهای این قصه
وقتی عشق لبخند می‌زند قسمت اول
وقتی عشق لبخند می‌زند قسمت دوم
وقتی عشق لبخند می‌زند قسمت سوم
وقتی عشق لبخند می‌زند قسمت چهارم
وقتی عشق لبخند می‌زند قسمت پنجم
وقتی عشق لبخند می‌زند قسمت ششم
خلاصه:

«ایلیا علوی» پس از سال‌‌‌‌‌‌ها زندگی در سوئد، به ایران می‌‌‌‌‌‌آید. «مرتضی حیاتی» که پدرش، از دوستان و هم رزمان پدر ایلیا بوده است، در فرودگاه به استقبالش می‌‌‌‌‌‌رود.
ایلیا پسر «سردار علی علوی» است که در عملیات فتح المبین به شهادت رسید. «رسول»، پدر مرتضی، از هم رزمان او بوده و ماجرای شهادت پدرش را برای ایلیا تعریف می‌‌‌‌‌‌کند.
او می گوید که علی جزء شهدای مفقود الاثری است که گروه تفحص فقط پلاک وی را پیدا کرده‌‌‌‌‌‌اند. در این میان، ایلیا در هتلی واقع در محله قلهک تهران، مستقر می‌‌‌‌‌‌شود.
در دومین روز اقامتش، کتابی با عنوان «لشکر خوبان» و موضوع دفاع مقدس، به دستش می‌‌‌‌‌‌رسد که خاطراتی از رزمندگان گردان عاشوراست. او و مرتضی نمی‌‌‌‌‌‌دانند این کتاب از طرف چه کسی برایش فرستاده شده است.
ازطرفی رسول، پدر مرتضی که از جانبازان شیمیایی است، همراه مرتضی به هتل می‌‌‌‌‌‌رود تا ایلیا را به خانه‌‌‌‌‌‌شان ببرند؛ اما ایلیا در هتل نیست و از صبح هم کسی از او خبری ندارد. این موضوع موجب می‌‌‌‌‌‌شود که حال رسول، پدر مرتضی، بد شود.

1 ستاره2 ستاره3 ستاره4 ستاره5 ستاره (No Ratings Yet)
Loading... چقدر این کتاب رو دوست داشتید؟

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *