
پایان اندوه
نویسنده:
اورهان جودت
راوی:
مهرخ افضلی - میکائیل شهرستانی
زمان:
01:29:58
به اشتراک گذاری:
4.29

پایان اندوه
زمستان سختی بود و من برای کار در کارگاه کلوچه پزی، نزد ارباب «کنعان» رفتم. کم کم از صحبت های او متوجه شدم که ارباب مقرر کرده کارگران باید روزی هفده ساعت کار کنند. این وضعیت اصلاً برای من قابل تحمل نبود، پس اقدامات اعتراض آمیز علیه ارباب را شروع کردم. ارباب برای جریمه ی من مقرر کرد که یک ماه پِهِن گاوها را جمع کنم.